خشک شدن دریاچهی ارومیه، که اورمولوها به حق دریایش مینامند، به معنای واقعی فاجعه است. برای جلوگیری از این فاجعه محتاج فشار افکار عمومی، انتقاد درست، روشنگری بیوقفه و جستجوی پیوستهی راهحلها هستیم. این فشارها و انتقادها را تا آنجا باید گسترش داد که هم به دغدغهی دائمی دولت فعلی تبدیل شود، و هم در انتخابات آینده از ترجیح بد بر بدتر فراتر رود! میدانیم که در آستانهی انتخابات برخی از نامزدهای با وجدان امکان فاشگویی مییابند. در این میان سوگلیها (نامزدهای مورد عنایت شورای نگهبان) هم مجبور به دیالوگ با مردم میشوند و دربارهی مشکلات صریحتر سخن میگویند. حتی بعضی از آنها میشوند آن چیزی که در خلوت قدرت محکومش میکنند، هویتخواه، یا چه میدانم پانترکسیت. از این رو باید تشویقشان کرد که مشتی آب تصمیمگیری به دریاچه بریزند، حتی اگر بعضی از آنها مردم را دستکم به واسطهی امر خیری چون احیای دریاچه گول زنند.
______________________
مهمیز آقای محمد بابایی Mohammad Babaee باعث نوشتن این یادداشت کوتاه شد.