درباره ی نامه ی سرگشاده ی ایواز طاها | محمد بابایی

 نامه سرگشاده استاد ایواز طاها، در خصوص سخنان اخیر اعضاء فرهنگستان زبان فارسی، به روشنفکرانی چون دکتر سروش و رضابراهنی و محمد قائد و داریوش آشوری ، بسیار بسیار خواندنی و مسئولانه است.

من همیشه معتقد بودم و هستم که آینده سرزمین عزیز ما ایران ، از شهرهائی چون تبریز و سنندج رقم نخواهد خورد. دقیقاً سرنوشت آینده این سرزمین ، بستگی به نگاه شهرهائی چون اصفهان و شیراز به بقیه ایران خواهد داشت. هر چقدر گرفتاری‌های اصلی را درست متوجه بشوند ، و به درستی با آن درگیر شوند ، در آینده نیز خواهند توانست با هموطن خود گفتگو کنند ، و به راه حل مناسبی برسند.

بگذارید یک مثال واضح بزنم. خاورمیانه عملاً درگیر جنگ جهنمی و قرون وسطائی شیعه و سنی شده است. با هر متر و معیاری که به تحلیل این معضل بنشینیم ، ایران یکی از طرفین اصلی این مناقشه است. اما نکته امیدوار کننده قضیه اینجاست که بدنه جامعه ایران که میلیون‌ها سنی مذهب دارد ، تا این لحظه از این بحران به کنار مانده است ، و انشاالله به کنار هم خواهد ماند. دلیل اصلی آن بیداری و هوشیاری و رفتار عمیقاً انسانی جامعه مدنی ایران است. این جامعه در هر فرصتی از حقوق اهل سنت ایران دفاع می‌کند. از اصلاح‌طلبان نزدیک به حکومت تا اپوزوسیون خارج از کشور منتقد این تبعیض هستند. اصلاح‌طلبان سعی کردند یک کُرد سنی مذهب را به مقام معاون رئیس مجلس برسانند. دیگران در تلویزیون‌های خود منتقد نداشتن مسجد برای اهل سنت در تهران هستند. هیچکدام موفق نشده‌اند. اما موفقیت اصلی را کسب کرده‌اند ، و آن سرمایه بزرگ برای آینده میهن‌مان است. این موضوع در خصوص اقلیت های غیرمسلمان هم صادق است. دفاع حضرت آیت‌الله منتظری به عنوان مرجع تقلید مسلم شیعه ، از حقوق شهروندی یک اقلیت غیرمسلمان ، تغییری در سرنوشت آنها نداد. اما همین دفاعیه ، اتفاقاً سرمایه بزرگ برای آینده روحانیتی است ، که با سؤال‌های دشواری مواجه خواهند شد.

حالا من یک سوال دارم. در خصوص زبان‌های غیرفارسی ، چنین ظرفیتی در جامعه مدنی فارسی زبان ایران وجود دارد؟ آیا ما در آینده درگیر منازعه خطرناک تُرک و فارس خواهیم شد؟ جواب همه این سؤالها به برخورد مبتنی بر حقوق‌بشر و غیرسیاسی این جامعه بستگی دارد. با کمال تاسف خیلی وقت‌ها احساس می‌شود که از برخورد خشن و نژادپرستانه بخشی از اپوزوسیون حکومت ، باید به حکومت پناه برد. این وضع اسفناک ما را به کجا خوهد برد؟ من به طور مشخص در خصوص زبان تُرکی می‌گویم که مدافعان این زبان از حقوق پایمان شده و بدیهی خود در صد سال گذشته هرگز عقب نخواهد نشست. این حق ابتدائی آنهاست. آیا هم‌میهن ما این حق ابتدائی را به رسمیت می‌شناسد؟ اگر می‌شناسد ، برای احقاق آن تلاش می‌کند؟ چه سرمایه‌ای برای آینده اندوخته است؟ تاریخ ایران روشنفکرانی را که به نقد سخنان امثال حداد عادل نشسته‌اند ، فراموش نخواهد کرد. و به طریق اولی ، خیل عظیم کسانی را که سکوت معنادار کردند ، هرگز از یاد نخواهد برد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *