کینه‌توزی جدید روزنامه‌ی شرق | ایواز طاها

روزنامه‌ی شرق در مصاحبه‌ای با یک ارمنی تحت عنوان “ایران کجاست، ایرانی کیست؟” درباره‌ی ترکان آذربایجانی تحقیرآمیز سخن گفته است. این روزنامه برخلاف تمام موازین حقوق بشری تدریس زبان مادری را به استهزا گرفته، و از طریق نژادشناسی منسوخ به “یکسان‌سازی قومی” و “آسیمیلاسیون فرهنگی” دیرهنگامی پرداخته است.

مصاحبه شونده در جایی از همین مصاحبه می‌گوید: «آموزش زبان مادری در کنار زبان فارسی یک فانتزی است.» و همین کافی است که خبرنگار ذوق‌زده‌ی شرق با چشم‌پوشی از تصریح آیات قرانی، اصل پانزده قانون اساسی و میثاق‌های بین‌المللی صورت مسئله را در وهم گردانندگان شرق چنین پاک کند: «‌بنابراین شما با آموزش این زبان‌ها مخالف نیستید، ولی معتقدید چنین چیزی عملی نیست و فقط یک رؤیاپردازی است.» و طرف مقابل نیز تکرار کند: «بله، رؤیاپردازی است!»

در بخش دیگری از مصاحبه، خبرنگار شرق بی‌آنکه از اشغال بیست درصد خاک جمهوری آذربایجان توسط ارمنستان و یا تبدیل مساجد قره‌باغ به طویله سوالی بپرسد، به نقل از میهمان خود این جمله را تحویل مخاطب می‌دهد که گویا جنگ قره باغ با مسلمانان آذربایجان نیست و با ملت ناشناخته‌ای در جریان است که از نظر مذهبی هیچ ربطی به ایران ندارد. بگذریم از اینکه شرق، به رغم سینه‌درانی پیشین‌اش درباره‌ی اصطلاح “خلیج عربی”، با درج نام مجعول “جمهوری باکو” قوانین بین‌المللی را زیر پا گذاشته است. کینه‌توزی کودکانه‌ای که می‌تواند مثلا فردا روزی به درج نام ایران به صورت “ممالک محروسه‌ی قاجار” در روزنامه‌های جمهوری آذربایجان منجر شود. پیش از آن روز بهتر نیست گردانندگان شرق سر عقل آیند؟

بخش‌هایی از مصاحبه‌ی شرق با گارنیک آساطوریان:

«با یک اصطلاح یا با یک نام می‌توان روی روندهای سیاسی تأثیر گذاشت. اصولا اصطلاحات یا ترمین‌ها از جمله قوم‌نام‌ها خود یک مقوله سیاسی هستند و از طرف محافل ذی‌نفع با هدف خاصی استفاده می‌شوند و اهرم مهمی در سیاست‌گذاری به شمار می‌آیند. با استفاده از یک اصطلاح می‌توان هویت کاذب به وجود آورد، می‌توان تشنج به وجود آورد یا تشنج‌زدایی کرد… مثلا وقتی ساکنان آذربایجان را – که در اصالت ایرانی آنها هیچ شک‌وتردیدی وجود ندارد – ترک بنامیم، رفته‌رفته در آنها هویت ترکی به وجود می‌آید. البته من می‌دانم واژه ترک در ایران بار نژادی ندارد و فقط برای اشاره به زبان به کار می‌رود، ولی به‌هرحال اگر در استفاده از واژه ترک حساسیت لازم به خرج داده نشود، خواه‌ناخواه مردم آذربایجان با هویت ترکی و به تبع آن با ترکیه، جمهوری باکو یا با جمهوری‌های ترک‌زبان آسیای مرکزی پیوند داده شده و از ایران طرد می‌شوند که این وضع، درنهایت موجب به‌وجود‌آمدن قومی علی‌حده در ایران خواهد شد. این مسئله به هیچ‌وجه گناه مردم نیست، چطور می‌شود آنها را ترک نامید و بعد انتظار داشت گرایش‌های ترکی نداشته باشند و از تأثیرات مخرب پان‌ترکیسم مصون بمانند؟!
مردم خطه شریف آذربایجان را فقط باید آذری یا آذربایجانی نامید؛ مانند کاشی یا کاشانی، تهرانی، خراسانی، یزدی و… . درعین‌حال باید توجه داشت برای نامیدن مردم ترک‌زبان شمال ارس، یعنی ساکنان جمهوری باکو به هیچ‌وجه نباید از واژه‌های آذری یا آذربایجانی استفاده کرد؛ زیرا آن منطقه هرگز آذربایجان نبوده، بلکه «اران» نام داشته است و مردم این منطقه نیز هرچند ترک‌زبان‌اند ولی با مردم آذربایجان ایران علائق تکوینی ندارند و از نظر فرهنگی کاملا جدا هستند. اصلا به‌وجود‌آوردن جمهوری‌ای به نام آذربایجان به این نیت بوده است که در آینده، آذربایجان ایران را به این جمهوری همنام ملحق كنند. دراین‌باره، دانشمندانی که خود برخاسته از خطه آذربایجان هستند تحقیقات ارزشمندی انجام داده‌اند، از جمله: احمد کسروی‌تبریزی، سیدحسن تقی‌زاده، محمدامین ریاحی، یحیی ذکاء، عبدالعلی کارنگ، عباس زریاب‌خویی و… . استاد مرحوم عنایت‌الله رضا هم در این زمینه تحقیقات مبسوطی کرده و کتاب‌ها و مقالات متعددی به چاپ رسانده‌ است.
یا وقتی از جنگ آذری‌ها و ارامنه صحبت می‌شود، خلط مبحث می‌شود و مردم ناخودآگاه تصور می‌کنند منظور آذربایجان ایران است، درصورتی‌که ارامنه از ساکنان بومی آذربایجان بوده‌ و همواره زندگی مسالمت‌آمیزی در کنار مسلمانان این دیار داشته‌اند. بنابراین باید روند نام‌گذاری را تحت کنترل درآورد و به رسانه‌های گروهی ابلاغ کرد از به‌کاربردن اصطلاحات کاذب و نام‌هایی که پشتوانه تاریخی ندارند و موجب به‌وجودآوردن هویت کاذب می‌شوند، پرهیز کنند. معتقدم دولت باید نام‌گذاری‌های جغرافیایی و تاریخی‌ را تحت کنترل شدید درآورد. اصولا نام‌های تاریخی، قومی و نژادی به منزله کوره‌راهی است که دشمنان سعی می‌کنند به وسیله آن در هر دژ مستحکمی‌ نفوذ كنند.»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *