در یک سایت اصلاحطلبی جملهای درج شده که با همهی بیاهمیتیاش نشانهی دیدگاهپریشی با اهمیتی است. جمله این است: «مرکل حملات هوایی روسیه و سوریه علیه پناهگاههای تروریستها در شرق حلب را غیرانسانی دانست.» از آن جهت این جمله را انتخاب کردهایم که در سایتی درج شده که تقریبا موضع انتقادی به رژیم اسد دارد. میخواهیم نشان دهیم که در عین مخالفت با موضوعی میتوان ناخودآگاه گرفتار چرخهی معیوب تبلیغات رسمی در همان موضوع بود.
خبر بر پیشفرضی نادرست متکی است. پیشفرض این است که حملات هوایی روسیه و سوریه تنها علیه پناهگاههای تروریستها انجام میشود. از این رو، خواننده ناخواسته بر مرکل لعنت باید بفرستد که حمله به پایگاههای تروریستها را غیرانسانی دانسته است. آیا هیچ دیوانهای حمله به پایگاه تروریستها را غیرانسانی مینامد؟ حال آنکه نه خانم مرکل، و نه حتی بیشرمترین دیکتاتورها نیز اینگونه حرف نمیزنند. اصل خبر مبتنی بوده است بر محکومیت بمباران وجببهوجب شرق حلب با ۲۷۰ هزار مردم بیدفاعش. بگذریم از اینکه خود برچسب تروریسم نیز برای فریبکاری افزونتر استفاده شده است. با این پیشفرض القایی که همهی مخالفان اسد تروریست هستند. حال آنکه جز جبههی فتح شام، که آنهم ارتباط خود با القاعده را قطع کرده و تقریبا یک هزارم نیروهای اسد در حق مخالفانش وحشیگری نکرده، بقیهی مخالفان از مردم سوریه هستند. ولی چون با رژیمی میجنگند که در طول موجودیتش از اسلام بیزار بوده است (به استناد کشتار ۳۰ هزار نفر از اسلامگریان در اوایل دههی هشتاد میلادی)، بخشی از آنها اینک شعار الله اکبر سردادهاند. و چون این الله اکبر به نفع حامیان اسد نیست، همچنانکه الله اکبرهای پشتبامهای شبهای جنبش سبز به نفع آنان نبود، ذیل مفهوم ترور و فتنه قرار میگیرند.
روسیه در شرق حلب به سبب اتخاذ روش چچنیزه کردن، مرتکب جنایت جنگی علیه بشریت شده است. روسیه برای سرکوب مبارزان چچنی، آن جمهوری را به تمامی بر سرمردمانش خراب کرد. آنهم در سکوت علمایی که برای فلسطین گلو میدریدند. این روش نیازی به هیچ شهامتی ندارد، کافی است کشوری زور داشته باشد و رهبرانش به مقداری توحش متصف باشند، تا کشور دیگری را ویران کنند. کاری که روسیه در سوریه میکند.
حقیقت متعالیتر از آن است که برچسبهای ناروای رسانهی خودخواندهی ملی معیار آن قرار گیرد. هر برچسبی ممکن است ابزار فریب بخشی از مردم شود،ِ اما قدرت آن را ندارد که ظلم و دروغ را در جایگاه عدالت و راستی بشناند. تروریستها در سوریه وجود دارند، مثل داعش. اما آنها در درجهی اول حاصل خشونت اولیه و وحشتناک رژیم اسد علیه مخالفانش هستند. یعنی تروریسم نقطهی صفر وجود ندارد. یعنی علت تروریسم را نمیتوان صرفا به انگیزههای روانشناختی کاهش داد. اصلا مبارزه با یک دیکتاتوری دلیل نمیخواهد، عدم مبارزه دلیل میخواهد. با برچسب تروریسم نمیتوان بر مبارزهی یک ملت با یک دیکتاتوری تکحزبی موروثی خط بطلان کشید. همچنانکه با یک برچسب “فتنه” نمیتوان اعتراض خیل عظیمی ار مردم بر شارلاتانیسم احمدینژادی را قلب ماهیت کرد.